به گزارش وبسایت سپهر نصیحتگر به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛ چهارمین دورهی «۱۰ روز با عکاسان ایران» با شعار «عکس، عکاسی، عکاسان» بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای عکاسی ایران در حال برگزاری است. به عبارت سادهتر، «۱۰ روز با عکاسان ایران» تنها برنامه یا همایش تخصصی عکس و عکاسی در کشور است که با تلاش انجمن عکاسان ایران و همکاری صاحبنظران و عکاسان، هر ساله با هدف معرفی و تحلیل نقاط قوت و ضعف عکاسی ایران در خانه هنرمندان برگزار میشود.
مسعود زندهروح کرمانی، رییس هیات مدیرهی انجمن عکاسان ایران است؛ وی فردی نامآشنا و شناختهشده برای فعالان حوزهی عکاسی است که علاوهبر سالها فعالیت در سازمان صداوسیما و داوری جشنوارههای تخصصی، اکنون سکان مدیریت و هدایت این رویداد را بر عهده گرفته است. در این گفتوگو زندهروح دربارهی «چهارمین دورهی ۱۰ روز با عکاسان ایران» نکات مهمی را مطرح میکند که در ادامه میخوانید:
ایدهی اولیه رویداد ۱۰ روز با عکاسان چطور شکل گرفت؟
ایدهی اولیه این رویداد از سمت فرزاد هاشمی، رییس هیاتمدیرهی وقت انجمن عکاسان مطرح شد و در نهایت با هماهنگیها و آزمون و خطای بسیار در تابستان ۱۳۹۱، اولین «۱۰ روز با عکاسان» با هدف بررسی مسایل پیرامون عکاسی در کشور برگزار شد.
ضرورت برگزاری ۱۰ روز با عکاسان چه بود؟
متاسفانه حرکتهای بزرگ جامعه عکاسی در ایران بسیار محدود هستند و موثر واقع نمیشوند. جامعهی عکاسی در ایران بیشتر از هر چیز دیگر به رویدادی با این اهداف و محتوا نیاز دارد تا با ایجاد قالب و ساختاری مطلوب، به مسایل عکاسی بپردازد. همانطور که میدانید تنها جشنوارههای معتبر کشور مانند دوسالانهها، تصویر سال و غیره همواره با محدودیت برگزار میشوند.
مهمترین تفاوت دورهی چهارم با دورههای قبلتر چیست؟
چهارمین دورهی «۱۰ روز با عکاسان» با دبیری مجید ناگهی و همکاری ۷ انجمنِ فعال در حوزههای مختلف عکاسی، با سیاستگذاری مدون سعی دارد تواناییهای فکری و اجرایی تشکلهای زیرمجموعه انجمن عکاسان ایران شناسایی کند و استفاده از اندیشهی نیروهای خوشفکر و کاربردی را در اولویت قرار دهد.
مسیر رشد «۱۰ روز با عکاسان» را چطور ترسیم میکنید؟
بیتردید «۱۰ روز با عکاسان» یک برنامه یا جشنواره نیست، جریانی است که با عمل و اندیشهای نو در مسیر تخصصی خود حرکت میکند. این حرکت در دو مسیر علمی و هنری، در قالب شوراها هدایت میشود؛ شورای هنری بهعنوان هستهی مرکزی ساختار محتوای هنری همایش را شکل میدهد و شورای علمی نیازهای نظری جامعهی عکاسی را تامین میکند.
با نیم نگاهی به برنامههای این رویداد – نشستهای تخصصی، کارگاهها – درمییابید که تمام این برنامهها در اصل بستر آموزش عکاسی و شیوهی عملکرد افراد و مراکز آموزش را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد. بیشتر از هر چیز دیگر، این رویداد با پرداختن به مفاهیم جدید در عکاسی، راه را برای استفاده هرچه بهتر از فناوریهای مرتبط با عکس باز میکند.
منظورتان از مفاهیم جدید در عکاسی چیست؟
در حال حاضر با پیشرفت فناوری و تکنولوژی، نزدیک به ۹۰ درصد انسانها در سراسر جهان از راههای مختلف، به فناوری عکسبرداری مجهز هستند. بهطوری که امروزه عکس از شکل دوربین عکاسی و چرخهی عکاسی رایج در گذشته خارجشده و هر شخصی بهسادگی با یک موبایل میتواند عکس بگیرد.
در رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی بیشتر اتفاقهایی که میافتند، تصویری هستنند و عکس بخش مهمی از جریان روزمرهی مردم را تشکیل میدهد. تمامی این مسایل، لایهها و مفاهیم جدید را به عکاسی اضافه کردهاند که هر یک در جایگاه خود به شفافسازی و تحلیل نیاز دارند.
این رویداد در بخشهای مختلفِ مرتبط با عکس و عکاسی، با بررسی مباحث جدید و ایجاد تعریف درست در زمینههای گوناگون شامل «گرایشهای هنری عکاس»، «آرشیوسازی»، «نگهداری عکس»، «جامعهشناسی عکاسی»، «نشر عکس» و «نظریهپردازی» سعی دارد لایههای جدید عکس و عکاسی شناسایی و تعریف کند.
در دورهی چهارم بخش «نگاه شخصی» به این رویداد اضافه شده است، لطفن درباره این بخش توضیح دهید.
«نگاه شخصی» عنوان جدیدی است که از چهارمین دوره به «۱۰ روز با عکاسان» اضافه شده است، این بخش برای نسل جوان است که در جایجای ایران عکسهای خود را نمایش میگذارند، اما حرفشان به گوش ما نمیرسد.
در بخش «نگاه شخصی»، ۲۴ عکاس جوان و نمایندگان ۶ جشنوارهی موثر در زمینهی عکاسی که در شهرستانها برگزار میشوند، حضور دارند. هر عکاس در «نگاه شخصی» یک ساعت فرصت دارد که با ارایهی آثارش از نگاه شخصی خود بگوید و با مخاطبان به گفتوگو بنشیند.
«۱۰ روز با عکاسان» فقط نگاه عکاسهای مختلف را معرفی میکند و در بخش عملی شیوههای درست پروژه را مطرح میکند و در مباحث نظری با معرفی دیدگاه و نظریههای مختلف به ذهنیت مخاطب تنلگر میزند، هر شخص نسبت به نیازش از کارگاه بهره برده و نگاه خودش را انتخاب میکند، اندیشهی عکاسی چیزی نیست که از طریق کلاس آموزشی دیکته شود.
۱۰ روز با عکاسان تا چه حد توانسته دانش بصری مردم را تقویت کند؟
دانش بصری مردم ایران در اصل رابطهی مستقیم با سطح دانش و نحوهی ارایهی آثار سینما و تلویزیون دارد، اما در کنار این، عکس بخش قابل توجهی از رسانهها و شبکههای اجتماعی را بهخود اختصاص داده است. از اینرو، مردم ما برای تقویت دید بصری خود دست به خودآموزی میزنند؛ این امر میتواند خوب باشد اما در حالت کلی راه صحیح و مطلوب برای تقویت دید بصری نیست.
۱۰ روز با عکاسان بسیاری از عکسها را در معرض دید میگذارد و تحلیل میکند ولی برای مردم و عکاسها این موارد را حکم نمیکند، بلکه با ایجاد بستر مناسب برای فراگیری سعی دارد در تقویت دانش بصری مردم نقش داشته باشد.
آیا میتوان عنوان «فرهنگسازی» را از اهداف رویداد ۱۰ روز با عکاسان دانست؟
۱۰ روز با عکاسان هنوز ادعای فرهنگسازی ندارد، هدف اصلی از این دوره موشکافی و بررسی مسایل عکس و عکاسی است، لازمهی فرهنگسازی در هر موضوعی پیشینه و پسینه کار است و تا حد زیادی با تداوم و استمرارِ عمل شکل میگیرد.
انجمن عکاسان رسانه نیست که با هدف فرهنگسازی برنامهریزی شود، انجمن با سیاستهای خود جریانی را شکل میدهد که شاید در آینده فرهنگساز هم باشد.
وضعیت جشنوارههای عکاسی و داوریهای امروزی را چطور میبینید؟
من در بسیاری از این جشنوارهها بهعنوان داور حضور دارم و بهطور مشخص از تعدد جشنوارهها نگرانم؛ به نظر من زمانی کشور دچار جشنوارهزدگی میشود که فضایی برای نمایش عکس نباشد. عکاسان جشنواره بیشتر در فضای نشر و نمایشگاهی حضور ندارند و بهترین راه برای بهرهبرداری از عکسهای خود را شرکت در چشنواره میدانند.
متاسفانه امروزه حتا بهترین دانشگاههای عکاسی کشور، محیط مناسبی – گالری عکس- برای نمایش آثار دانشجویان ندارد. بر اساس آمار انجمن عکاسان ایران، از اول امسال تا امروز، ۵۷ جشنوارهی عکاسی در سراسر کشور برگزار شده است که بسیاری از افراد شرکتکننده در این جشنوارهها را گروهی خاص از عکاسان غیررسمی شکل میدهند.
به اعتقاد برخی از عکاسان جشنوارهها سنگ محک خوبی برای شناخت عکاس است؛ نظر شما چیست؟
این تعریف باعث تاسف است؛ متاسفانه در حال حاضر بیشتر سازمانهای دولتی یا خصوصی برای سنجش عکاسهای خوب طنابی به جز جشنواره ندارند و این موضوع بیشتر از هر چیز دیگر عدم توجه افراد به آثار نشر و نمایشگاهی و رواج بیمورد جشنوارهها را بههمراه دارد. وقتی برای سنجش عکاس خوب مسیر اصولی و مطلوبی را نداریم، بدونشک به نقطهی متوسط گرایش پیدا خواهیم کرد و جشنوارههای عکاسی بهعنوان مبنا و سنگ محک شناخته میشوند.
وضعیت نسل جوان عکاسی را چطور ارزیابی می کنید؟
به نظر من عکاسی ما نیاز به جراحی دارد؛ نسل جوان نباید مثل بقیه ببیند. با توجه به اینکه نسل جوان با حجمی از داده و اطلاعات روبهرو هستند، کمتر مطالعه میکنند. شاید برخی در حوزهی عکاسی مطالعه کافی داشته باشد اما از بیشتر مسایل اجتماعی، سیاسی، جامعهشناسی و غیره آگاه نیستند.
در واقع عکاس ادیبی است که با وام گرفتن از موضوعات مختلف معنا میسازد. امیدوارم که حس مسوولیت نسبت به چیزی را که در درست دارند، داشته باشند.